99 ابوالفضل - شیعه مذهب برتر Shia is super relegion
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مگو آنچه نمى‏دانى ، بلکه مگو هر چه مى‏دانى چه خدا بر اندامهاى تو چیزهایى واجب کرد و روز رستاخیز بدان اندامها بر تو حجت خواهد آورد . [نهج البلاغه]

بنام خدا

فرازهایی در این زیارت وجود دارد که پیام عاشورا دراین عبارات بیشتر متبلور است . یکی از بارزترین آنها این است که میشود بیان کرد که بر گرفته از فرهنگ و روح قرآن است...

 برئت الی الله و الیکم منهم و اتقرب الی اللهثم الیکم بموالاتکمو موالاه و لیکم وبالبرائه من اعدائکم و الناصبین لکم الحرب و بالبرائه من اشیاعهم و اتباعهم انی سلم لمن سالمکم وحرب لمن حاربکم وولی لمن والاکم عد و لمن عاداکم فاسئل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم و معرفه اولیائکم و رزقنیالبرائه من اعدائکم ان یجعلنی معکم فی الدنیا و الاخره و ان یثبت لی عندکم قدم صدقفی الدنیا و الاخره....... یعنی: بیزاری می جویم از آنها(جنگ افروزان)و از خداوندتقرب می جویم و سپس دوستی با شما و دوستی دوست شما و بیزاری از دشمنان شما و جنگ افروزان و برپاکنندگان نبرد با شما و بیزاری از همراهانشان ؛ من صلح هستم با هر که مسالمت دارد با شما و دشمنم با آنکه با شما در نبرد است پس درخواست میکنم از خدایی که گرامی داشت مرا به معرفت و دوستان شما و به من روزی بیزاری از دشمنانشان را واینکه قرار دهد مرا با شما در دنیا و آخرت و ثابت و پابرجا بدارد نزد شما قدم راستی مرا در دنیا و آخرت. یکى از اصولى که قرآن بر آن اصرار دارد، عشق به خوبان و خوبىها و تنفر از بدان و بدى ها است . قرآن مى فرماید: فلمّا تبیّن له انّه عدوّ للّهتبرّء منه انّ ابراهیم لاوّاه حلیم آن گاه که براى ابراهیم آشکار شد که او دشمن خداست از او بیزارى جست ، با آنکه ابراهیم بسیار دلسوز و بردبار است پیامبر (ص)ماءمور است که به مشرکان بگوید: انّنى برىٌ ممّا تشرکون من ازآنچه شما شریک خدا قرار مى دهید بیزارم. البته نکته دیگری که می توان به آن توجه داشتادامه مطلب...



::: سه شنبه 87/10/10 ::: ساعت 11:36 عصر ::: ردپای دوستان: ردپا

بوی محرم که به مشام می رسد، عالم رنگی دیگر می گیرد. قلبها تندتر از هرزمان و محزون تر از همیشه می تپد و میل به سوگ نشستن مثل خون دررگها می دود و آن وقت، درچشم بر هم زدنی پرچمهای سیاه در گوشه گوشه شهر و دیارما به اهتزازدرمی آید و همه جا رنگ ماتم به خود می گیرد.

عشق به حسین دلیل نمی خواهد،انگارخاک و گل ما را با محبت او سرشته اند.

هنگامی که به خیل سیاه پوشان عزاداری که زیر خیمه حسین (ع)،به سینه زنی، نوحه خوانی و.. مشغولند نگاه می کنی همه را حاضرمی بینی، پیر ، جوان، زن، مرد، دانشجو، کارگر، همه و همه بی آن که رنگ و ریایی در کار باشد سردر پی عاشورا نهاده اند و یا سینه زنان در پی عزاداران روانند تا شبی و یا نیمروزی خود را شریک غم زینب(س)و عزادار شهیدان کنند. ادامه مطلب...



::: شنبه 87/10/7 ::: ساعت 12:40 عصر ::: ردپای دوستان: ردپا

بنام خدا

برای شناخت یک قیام باید با نگاه های مختلف به آن قیام نگاه کرد.
مثلا :رهبر آن قیام چه کسی است؟
اهل آن نهضت چقدر در هدفشان مصمم هستند؟
ویا اینکه پیروان آن قیام چقدر نسبت به راه وهدفشان آگاهی داشتند؟

نهضت ها و انقلاب ها را به یک اعتبار مى توان به دو قسم،‌انقلاب هاى انفجارى نا آگاهانه و انقلاب هاى آگاهانه تقسیم نمود.
الف:قیام های ناآگاهانه
انقلاب هاى ناآگاهانه با بهره گیرى از غفلت یاران و مردم به وجود مى آید. رهبران این دسته از قیام ها سعى دارند که از غفلت مردم استفاده کنند و اجازة رشد سیاسى و بصیرت را به یاران نمى دهند. این دسته از قیام ها به دلیل عدم بصیرت یاران استمرار نداشته و نمى توانند الگوى مناسبى براى نهضت هاى دیگر باشند، از این رو جاودانه نیستند، زیرا جاودانگى در الگودهى ظهور مى کند.
ب::قیام های آگاهانه
دستة دیگر از انقلاب ها، انتخابى و بر اساس بصیرت و آگاهى یاران و مردم به وجود مى آید. نهضت هاى همة انبیا از این دسته نهضت ها هستند، زیرا آن ها براى پیروزى در برابر دشمن ، هیچگاه از غفلت مردم بهره نگرفتند.
یکى از ویژگى هاى فکرى و عملى در نهضت عاشورا بصیرت و بینش بود. یاران امام با رشد فرهنگى و با شناخت عمیق از امام و حجت خدا و شناخت دشمنان دین و شناخت حق و باطل به امام (ع) پیوستند و جهاد و قیام آنان مکتبى و عقیدتى بوده و بر اساس انجام تکلیف الهى به دور از هر گونه تعصبات قومى و جاهلى و یا تحریک دشمنان و فریبکارى جناح باطل صورت گرفت. چنانکه یاران علی(ع) نیز با بصیرت و آگاهى به حمایت از علی(ع) پرداختند. على (ع) دربارة یاران خود فرمود : "حملوا بصائر هم على اسیافهم؛(1) بصیرت هاى خویش را بر شمشیر هایشان سوار کردند". یعنى اگر در میدان نبرد تیغ مى زدند از روى بصیر بود . بر اساس بصیرت یاران امام حسین(ع) بود که امام سجاد(ع) یکى از ویژگى هاى عموى خود را بصیرت و آگاهى او در صحنة کربلا داشت: "کان عمّنا العباس بن علیّ نافذ البصیره صلب الایمان".
(2)

نافع بن هلال شب عاشوار پس از سخنان امام حسین(ع) برخاست و ضمن اعلام وفادارى گفت: "فانّا على نیّاتنا و بصائرنا؛(3) همان انگیزه ها و بصیرت ها را داریم و از دست نداده ایم".
نکتة قابل دقت آن است که یاران امام نه تنها تحت تأثیر فریب کارى هاى دشمن قرار نگرفتند و جذب دشمن نشدند، بلکه دشمن شناسى را یکى از افتخارات خود دانستند. بریر در صحنة کربلا وقتى با چهره هاى خبیث از سپاه دشمن گفتگو مى کرد گفت: الحمدالله الذى زادنى فیکم البصیره؛(4)سپاس خدایى را که بصیرت و شناخت مرا دربارة شما افزون ساخت.
وفادارى و بصیرت امام حسین(ع) سبب شد که آن حضرت از یاران خود به عنوان با وفاترین و بهترین یاران یاد کند: "فانى لا اعلم اصحاباً اولى و لا اخیر من اصحابى ...". (5) در زیارت ناحیة مقدسه مى خوانیم: "السلام علیکم خیر انضار...".
(6)

بصیرت در قیام امام حسین(ع) دو طرفه است:
 یک طرف آن بصیرت رهبرى قیام
 بصیرت یاران امام و نهضت سازان
امام(ع) به عنوان رهبر قیام اوضاع سیاسى و اجتماعى عصر خود و خباثت دشمن را مى شناخت.مى دانست که در یک جنگ نابرابر شرکت نموده و آیندة جنگ - به حسب ظاهر بر نفع او نیست. امام حسین(ع) در موارد متعددى اهداف قیام خود را انجام تکلیف الهی، اصلاح امت اسلامی، حفظ دین و ارزش هاى دینی و انجام دو فریضه امر به معروف و نهى از منکرو مبارزه علیه رهبر قانون شکن دانست،‌که حالى از بصیرت رهبرى آن است.
از سوى دیگر آن حضرت نهضت خود را از قیام های غیر مقدس - که بر اساس دنیا گرایی، نا آگاهى فساد و ... به وجود مى آیند جدا کرد. مانند:... این لم اخرج اشراً ولا بطراً و لا مفسداً و لا ظالماً ...".
(7)

امام حسین(ع) با خطبه خواندن و بیان اهداف قیام خود به رشد فرهنگى و فرهنگ پرورى پرداخت تا مردم با اهداف قیام او آشنا شده و دین ستیزى دشمنان را بشناسد. آن حضرت بارها یاران خود را به بصیرت و آگاهى فرا خواند و از آنان خواست که جنگ را رها کنند و آینده جنگ به نفع آنان نیست. امام(ع)در شب عاشورا خطاب به یاران و اصحاب خود فرمود:‌" اینان (دشمنان) مرا و همه کسانى را که پیش روى من جهاد می کنند خواهند کشت. پس از غارت، خانوادة مرا به اسارت خواهند برد. بیم آن دارم که شما از این ها خبر نداشته باشید ... نیرنگ نزد ما حرام است. هر کس دوست ندارد با ما باشد باز گردد". (8)

بصیرت در نهضت حسینى سبب شد که از قیام امام حسین به عنوان نهضت آگاهانه یاد شود. شهید مطهرى مى نویسد: "... پس انقلاب امام حسین(ع)، در درجة اوّل باید بدانیم که انقلاب آگاهانه است،‌هم از ناحیة خودش و هم از ناحیة اهل بیت و یارانش. انفجار نیست...". (9)

پاورقی::
(1) بحارالانوار، ج 45، ص 87.
(2) اعیان الشیعه، ج 7، ص 430.
[3) جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 205،
(4]جواد محدثى ، همان.
(5) مقتل خوارزمی،‌ ج 1، ص 226 و لهوف، ص 79.
(6) مفاتیح الجنان، زیارت ناحیة مقدسه..
(7) موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 399.
(8) همان.
(9)حماسة حسینی، ج 2، ص 265





::: جمعه 86/11/5 ::: ساعت 5:52 عصر ::: ردپای دوستان: ردپا

مى‏نویسند زیبایى ، آدرس خانه خدا است و حسین یعنى زیبا که از حسن و زیبایى صادر مى‏شود . اگر زیبایى با آزادگى ممزوج شود، تندیسى جاودان خواهد ساخت که نظیرى براى آن نتوان یافت.
در این گلگشت مى‏خواهم درباره کسى بنویسم که به قول عقّاد، پیامبرش او را «سرور جوانان بهشتى‏» نامید؛او را به «پسر من‏» خطاب مى‏کرد و درباره‏اش مى‏فرمود: «آیا نمى‏دانى که گریه‏اش مرا مى‏آزارد.» 

عظمت واقعه عاشورا و قهرمانانش چنان است که بسیارى از متفکران جهان آن را ستوده،

 درباره‏اش سخنان نغز گفته‏اند.

به من ایراد نگیرید که مگه اندیشمندان ما کم بودند که از غیر شیعه مایه میگذاری؟!!

ولی حق بدهید به کسی که برای دانستن تفکر علمای غیر شیعه خودش را به آب وآتش بزند تا که شاید چیزی دستگیرش شود.و بهترین لحظه عمرش موقعی است که ببیندکسانی که نه ما را قبول دارند ونه مذهب مارا ونه رهبران ما را!!!!  اما چنان به حسین(ع) احترام می کنند که انگار رهبر آنهاست وشاید هم در  درون خودشان رهبر باشد.

پس می توانم این حق را به خودم بدهم که دوستان خود را نیز از گفتار دیگر ان نسبت به امام حسین(ع) آگاه سازم........
کاپیتان هانیبلت:
آن شب (شب عاشورا) هنگامى که آتش اردوها در اطراف او در بیابان برق مى‏زد، پیروان خویش را به اطراف خود جمع کرد و طى یک سخنرانى طولانى و قلب نواز با آنها سخن گفت و بیعت‏ خود را از آنها برداشت؛ آنها را از اتفاقات صبح فردا آگاه کرد و فرمود: یقینا قتل عام انجام خواهد شد و کسانى که با من بمانند یقینا شهید خواهند شد . سپس عمل بسیار زیبایى انجام داد که نشانه آگاهى کامل او از ضعف بشرى و قدرت روح  فداکارى وى و علامت قلب رئوف آن بزرگوار بود . تمام چراغ‏هاى اردو را خاموش کرد و سپس به پیروان خود گفت: هر کس جرات و قلب ایستادگى و شهادت را در خود نمى‏بیند، در تاریکى به طور ناشناس و بدون خجلت ‏برود. صبح روز عاشورا، در حالى که ابرهاى ارغوانى در آسمان شرق جمع مى‏شد، تمام یاران آن شب با ایمان دور امام را گرفتند و همگى آماده مرگ و شهادت بودند.ادامه مطلب...



::: سه شنبه 86/10/18 ::: ساعت 12:13 صبح ::: ردپای دوستان: ردپا

بنام خدا

سلام دوستان

                                                  



                نشود زمزمه خون شهیدان خاموش               سوزعرفانی این نغمه زسازی دگر است




 تقارن حادثه عظیم عاشوراء و دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی این فرصت را  به همه ما داده تا کمی به حادثه عظیم عاشوراء با نگاه الگو پذیری بنگریم .
اگر کمی به حادثه عاشوراء ،با نگاه های گوناگون نگاه کنیم در پَسِ پرده این نگاه ها  ،یک نگاه  با افق دید متفاوت از دیگر نگاه ها یافت می شود،نگاهی که رمز ماندگاری این قیام الهی و الگوپذیری دیگر نهضت ها از این نهضت الهی گردیده است.
ادامه مطلب...



::: یکشنبه 85/11/22 ::: ساعت 6:22 عصر ::: ردپای دوستان: ردپا

بنام خدا

سلام دوستان

 

سلام. دلم گرفته است، آسمان در گلویم زندانیست، دلم از مژه هایم جاریست، و چشمهایم در لحظه تاریخ، بی تو باریده است.

درمن، تمام بتهای تاریخ شکسته است، هر چند بت پرستان مدرن هر لحظه بتی را علم می کنند .

دلم، این" حسین آباد"، دیریست که بهانه تو را می گیرد و نامت را عاشق شده است. دلم برای تو تنگ شده است، نه از آن جهت که دردی دارم، بلکه بدان علت که بی دردی جهان، جوانی ام را پیر می کند.

جهان دوباره نام تو را می طلبد و کربلایت را، تا سربریده ات منزل به منزل خدا را نازل کند، و آینه در آینه نفست پژواک شود.

من، نه تو را زنجیر می زنم و نه برسینه می کوبم، بلکه تو را عاشقم تا دستم را بگیری و پس کوچه های روشن زندگی را راهنمایم باشی. ادامه مطلب...



::: چهارشنبه 85/11/18 ::: ساعت 7:2 صبح ::: ردپای دوستان: ردپا

بنام خدا

سلام دوستان







                من به یاد نینوا شور ونوا دارم به دل       صد نیستان  ناله بهر نینوا دارم به دل


                شور عشق زاده زهرا بود بر سر مرا      مهر جان بخش شهید کربلا دارم به دل

 

چقدر بی تابی دخترم ! این همه دلشکستگی ها چرا ؟ مگر دست های کوچکت در امتداد نیایش عمه، تنها از خدا ، آمدن بابا را طلب نکرد . اینک آمده ام در ضیافت شبانه ات و در آرامش خرابه ات ، کوچک دلشکسته ام ! پیش تر نیز با تو بودم ، می دیدمت شعله بر دامان دلسوخته از خیمه ، آه می کشیدی و در آمیزه خار و تاول ، آبله و اشک ، صحرای گردان را به امید سر پناهی می سپردی . ادامه مطلب...



::: چهارشنبه 85/11/11 ::: ساعت 6:0 عصر ::: ردپای دوستان: ردپا
<      1   2   3      >