بنام خدا
وحدت و همدلی مسلمانان و لزوم اتّحاد و اتّفاق کلمه میان مسلمین، بلکه ضرورت توحید کلمه بر محور کلمه توحید براى همه موحدان و خداپرستان روى زمین، از تعالیم و آموزشهاى اساسى آیین اسلام و از اصول فرهنگ قرآنى است.
قرآن مجیدیکى از عمده ترین و سازنده ترین اهداف رسالت رسول اکرم (ص) را تالیف قلوب و ایجاد انس و تفاهم به جاى عناد و دشمنى بیان مىدارد و اگر کسى در تاریخ، به دیده عبرت نگاه کند این معنى را از شاه کارهاى رسالت محمدى (ص) مىیابد.
اما همین وحدت دارای اصولی است که بدون در نظر گرفتن آن،تلاش برای ایجاد وحدت بدون فائده خواهد بود::
ایمان و التفات به خدا:
«وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَت َ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَآءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَ نًا» (آل عمران ،103) و همگى به ریسمان خدا (قرآن،اسلام و هر گونه وسیله ارتباط دیگر) چنگ زنید و پراکنده نشوید،و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید که چگونه دشمن یک دیگر بودید و او در میان دل هاى شما الفت ایجاد کرد ، و به برکت نعمت او برادر شدید»; «هُوَ الَّذِى أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِین * وَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنفَقْت َ مَا فِى الأَْرْضِ جَمِیعًا مَّآ أَلَّفْت َ بَیْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَـکِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَیْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ;(انفال ،62ـ63) . . .او همان کسى است که تو را با یارى خود و مؤمنان تقویت کرد . و در میان دل هاى آن ها الفت ایجاد نمود ، اگر تمام آن چه روى زمین است صرف مى کردى که در میان دل هاى آن ها الفت بیافکنى نمى توانستى ولى خداوند در میان آن ها الفت ایجاد کرد او توانا و حکیم است .»
روشن است این تألیف قلوب و نزدیک شدن اهل ایمان و اتحاد بین آن ها ، به خاطر ایمان ، توجه به خدا و ارتباط مکتبى امکان پذیر است ; وگرنه همین انسان ها تا قبل از بعثت ، دشمن خون خوار هم بودند و بر اثر دورى از یکدیگر وجود کینه و دشمنى درگیرى هاى طولانى داشتند و خون هم را مى ریختند .
فضائل انسانى :
رعایت ارزش هاى انسانى، از مهمترین اصل در برقراری اتحاد و همدلی است . آنچه که می تواند بطور عملی وحدت بین مؤمنان ، مسلمانان ، مذاهب و حتى اجتماعات انسانى در سطح بین الملل را مى تواند محقق کند ، عمل به ارزش ها و فضائل انسانى است . اگر در همه جا عدالت ، تقوا ، محبت ، تعاون ، ایثار ، حرمت ، همدلى و . . . حکم فرما باشد ، اختلاف ، نزاع ودرگیرى یا به کلى نیست و یا بسیار اندک است . و اگر ظلم ، تجاوز به حریم و حرمت دیگران ، بى عدالتى ، بى تقوایى ، غارت یک دیگر ، و . . . حاکم باشد ، یقیناً درگیرى ، اختلاف و . . . نیز به مراتب هست . لذا ، خداوند متعال مى فرماید: «یَسْـَلُونَکَ عَنِ الأَْنفَالِ قُلِ الأَْنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَات َ بَیْنِکُم» (انفال ،1)از تو درباره انفال مى پرسند ، بگو: انفال مخصوص خدا و پیامبر است ، پس از (مخالفت فرمان ) خدا بپرهیزید و میان برادرانى را که با هم ستیزه دارند آشتى دهید و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید .
در این آیه شریفه بعد از امر به تقوا ، ]که یکى از صفات انسانى است[ امر به اصلاح و حل اختلاف شده است ; معلوم مى شود تا فضائل انسانى نباشد امر به صلاح و یکانگى و وحدت معنا ندارد .
دعاى اهل ایمان این است که : «وَ لاَ تَجْعَلْ فِى قُلُوبِنَا غِلاًّ لِّلَّذِینَ ءَامَنُوا رَبَّنَآ إِنَّکَ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ» (حشر ،10) و در دل هایمان حسد و کینه اى نسبت به مؤمنان قرار مده ، پروردگارا ! تو مهربان و رحیمى » . «نحل » به صفات مخفى و زشت اخلاقى گفته مى شود . مؤمن از خداوند مى خواهد هر گونه زشتى را از او دور کند . این جمله با توجه به تعبیر «اخوان » (برادران ) حاکى از این است که بر کل جامعه اسلامى روح محبت ، صفا و برادرى باید حاکم باشد تا اتحاد و یگانگى ایجاد شود .
بنام خدا
بیش از یک و نیم میلیارد مسلمان در دنیای کنونی ،با انبوهی از دشمنان قسم خورده که تنها آرزوی آنها نابودی و دفن اسلام است و بس.دشمنانی که از هر حربه ای استفاده می کنند تا کمر این دین الهی را بشکنند و برای رسیدن به این هدف ، از هیچ تلاشی دریغ نمی کند .
حمله به فرهنگ وآداب ورسوم مسلمین،کشتن انسانهای بیگناه حتی طفلهای شیر خواره،خراب کردن خانه های مردم بر سر ساکنان بی دفاع.
شاهد مثال که لازم نیست. چون خودمان هر روز شاهد هستیم .فلسطین ، افغانستان،عراق مظلوم ایران خودمان در جنگ تحمیلی و قبل از انقلاب.
حال باید دید چه چیزی برای ما با این هجمه دشمنان لازم است اتحاد یا تفرقه و دو دستگی ؟!!!
عیسی به دین خود وموسی به دین خود بودن یا همگی تحت لوای اسلام در آمدن ؟؟!!
حال که در ایام میلاد ختم رُسُل قرار داریم بهتر است از این دید هم نگاهی به این موضوع داشته باشیم که موضوع وحدت بین مسلمین تا چه اندازه برای آن حضرت مهم بود و راهکاری که ایشان برای این مسئله ارائه دادند چیست؟
بررسی سیره پیامبر گرامیاین نکته را ثابت می کند که آن حضرت به موازات گسترش توحید و یکتا پرستی در جامعه انسانی، به «توحید کلمه» یعنی وحدت امت اسلامیاهمیت زیادی میداد، و هیچ عاملی، را شکنندهتر از ایجاد شکاف در پیکر امت اسلامینمیدانست.
نمونه برای اثبات این ادعّا::
1ـ در جنگ با قبیلة «بنی المصطلق» پس از پیروزی مسلمانان بر مشرکان، میان دو نفر از مسلمانان که یکی از مهاجران و دیگری از انصار بود، درگیری لفظی رخ داد. این دو نفر به شیوه عصر جاهلی، قبیله خود را به کمک خویش طلبیدند، ندای تفرقه افکنی آنان، آن هم در سرزمین دشمن شکست خورده به گوش پیامبر (ص) رسید، و فوق العاده او را متأثر ساخت. پیامبر فرمود: به این نداهای خبیثانه، اعتناء نکنید، اینها شعار جاهلی است آنگاه برای زدودن اندیشة تلخ گروه گرایی از مغز آنان، در همان لحظه که نیمروز گرم بود، فرمان حرکت داد و پس از طی مسافت طولانی که کاملاً بیسابقه بود فرمان فرود صادر شد و از فرط خستگی، همه را خواب ربود، به گونهای که پس از بیداری، از آن حادثة تلخ، چیزی جز به صورت کمرنگ در خاطره ها وجود نداشت.پیامبر (ص) با این تدبیر بار دیگر به جامعه وحدت بخشید. (سیره ابن هشام 3/303)
2ـ جوانان اوس و خزرج که پیش از اسلام در مدینه، با هم در جنگ و ستیز بودند، پس از اسلام وحدت و اتحاد خود را باز یافته و برادرانه با هم زندگی میکردند. روزی در بیرون مسجد پیامبر، دور هم حلقه زده بودند و گل میگفتند و گل میشنیدند، یکی از سران یهود ساکن مدینه به نام «شاس» از دیدن این منظره سخت ناراحت شد، جوانی یهودی را تحریک کرد که وارد حلقه آنان شود و با تجدید خاطره های تلخ جنگهای دو قبیله در عصر جاهلیت، تخم نفاق در میان آنان بیفشاند، آن جوان یهودی نقش خود را به خوبی ایفاء کرد، به گونهای که در پایان همان جلسه، کار به نزاع و درگیری کشید، و جوانان هر دو گروه، دست به قبضة شمشیر بردند و نزدیک بود که درگیری آغاز شود، وقتی پیامبر از ماجرا آگاه شد، خود را به میان آنان رساند و با ندائی بلند گفت:
«الله! الله! أبِدعوی الْجاهلیةِ وأَنا بَینَ أَظْهُرکم بَعْد أنْ هَداکُم اللهُ بالأسلامِ و أکرمَکُم به و قَطَع به عنکُم أمرَ الجاهلیة واستنقذکم من الکفر والّف بین قلوبکم»؟
[شما را به خدا! شما را به خدا! آیا با این که من در میان شما هستم، ادعاهای جاهلیت را زنده میکنید در حالی که خدا شما را به وسیلة اسلام هدایت کرد، و گرامیداشت و روابط عصر جاهلیت را برید، و شما را از کفر نجات داد. و دلهایتان را به هم نزدیک ساخت؟]
سخن پیامبر(ص)مانند آب سردی بود که بر شعله های آتش ریخته شود، جوانان هر دو گروه فهمیدند که فریب فتنه گری جوان یهودی را خورده و وحدت را به نزاع تبدیل کرده اند آنوقت برخاستند و دست یکدیگر را به عنوان برادری فشار داده و به آغوش گرم وحدت پناه بردند. (سیره ابن هشام2/250)
حال باید ببینیم که چرا دشمنان از وحدت ما می ترسند و دائما به دنبال ایجاد تفرقه هستند ؟
چرا فلسطین این همه سال دارد از حق خودش دفاع می کند اما .....؟
چرا عراق بی دفاع هنوز هم پوتین های سربازان آمریکایی را در خود تحمل می کند ولی توان خارج کردنشون ...؟
چراافغانستان هنوز ذلت میزبانی استکبار را سالیان سال به دوش می کشد؟؟؟
و چرا های دیگه
بنام خدا
سلام دوستان
وحدت و یکپارچگی امّت اسلام نزد امیر مؤمنان(ع) از جایگاه و اهمیت ویژهای برخوردار است و اهتمام آن حضرت در حفظ یکپارچگی مسلمانان بر کسی پوشیده نیست. علی(ع) را بیگمان میتوان بزرگترین منادی وحدت امّت رسول اللَّه(ص) نامید و پژواک وحدت خواهی را از کلام و رفتار او شنید.
آن حضرت در تبین جایگاه ارزشی و اهمّیت فوقالعاده وحدت و نقش مخرّب تفرقه و جدایی، خطاب به مردم کوفه میفرماید: «آگاه باشید که شما اکنون دست از رشته اطاعت کشیدید و با زنده کردن ارزشهای جاهلیت، دژ محکم الهی را در هم شکستید، در حالی که خداوند بر امت اسلامی با وحدت و برادری منت گذارده بود تا در سایه آن زندگی کنند؛ نعمتی بود که هیچ ارزشی را همانند آن نمیتوان تصور کرد...».(1).
از نگاه علی (ع) اعتقاد به خدای سبحان و تمسک به کتاب، شریعت و پیامبر واحد محور گردهمایی مسلمانان و عروةالوثقای آنان می باشد، و اجرای صحیح قوانین شریعت و پیروی از رهبری را عامل تداوم و بقای آن میداند، و سرپیچی و تمرد از دستورات رهبری را عامل تضعیف و متلاشی شدن آن معرفی میکند.آن حضرت در یکی از خطبههای خود میفرماید: «پیروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود. اسلام، دین خداست و هموست که آن را پیروز ساخت... . جایگاه رهبر، چونان ریسمانی محکم است که مهرهها را متحد ساخته، به هم پیوند میدهد. اگر این رشته از هم بگسلد، مهرهها پراکنده و هر کدام به سویی افکنده خواهند شد... . عرب امروز، گرچه از نظر مقدار اندکند، اما به نعمت اسلام فراواناند و با اتحاد و هماهنگی عزیز و قدرتمند میباشند».(2) اگر کمی به زندگی آن بزرگوار نگاه کنیم می بینیم که تمام محور های وحدت وانسجام در جامعه در زندگی ایشان دیده میشود(بدون عینک نیز دیده میشود). چنان که در مقابل حق به غارت رفته خود 25 سال سکوت کرد و با آن که خار در چشم و استخوان در گلو خانهنشین شده بود، از هیچ تلاشی برای اتحاد مسلمانان دریغ نکنید. امام علی(ع) آن زمان که سستی مسلمانان را در جنگ با مرتدان مشاهده کرد، با خلیفه اول بیعت نمود. و شاهد این مطلب، گفتار عثمان خطاب به امام(ع) است که گفت: «اگر تو بیعت نکنی، مسلمانان متفرق شده و کسی به دستور خلیفه برای جنگ با مرتدان نخواهد رفت».(3).
آن حضرت در جواب نامه ابوموسی اشعری درباره حکمیت مینویسد: «پس بدان در امّت اسلام هیچ کس وجود ندارد که به وحدت امّت محمد(ص) و به انس گرفتن آنان به یکدیگر از من دلسوزتر باشد. من در این کار پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا میطلبم و به آنچه پیمان بستهام وفا دارم».(4).
سخن آخراینکه :که علی(ع) بزرگترین منادی وحدت امت اسلامی بوده است که در راه تحقق و تداوم وحدت از هیچ تلاشی دریغ نکرده است. ما نیز بیاییم امسال را که سال اتّحاد ملّی وانسجام اسلامی نام گرفته است با وحدت و همدلی خویش عجین کرده و برای یکبار هم که شده وحدت بمعنای واقعی کلمه را تجربه کنیم.
به امید تحقق چنین آرزویی
پی نوشت:
1: نهجالبلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 192
2: همان، خطبه 146.
3: امام علی و زمامداران، علیمحمد میرجلیلی، ص 79، (انتشارات وثوق).
4: نهجالبلاغه، نامه 78
بنام خدا
سلام دوستان
شاید کسی فکر نمی کرد که مقام معظّم رهبری امسال را به نام سال اتّحاد ملّی و انسجام اسلامی قرار دهد .امّا حالاکه هر روز از سال 1386 می گذرد بیشتر به ضرورت چنین تدبیر ی پی می بریم و البته همچنین به داشتن چنین رهبر با درایتی...
وبلاگ شیعه مذهب برتر نیز امسال را بنا بر این گذاشته تا ان شاء الله هر ماه حدّا قل یک پست در باره وحدت بین مسلمین پرداخته و وحدت را از جهات مختلف بپردازد . و ابتدای این امر را نیز به موضوع وحدت از نگاه قرآن کریم اختصاص داده است .
آیه اعتصام به حبل الله
همه ما این داستان را شنیدیم که::یک پیرمردی چندتا پسر داشت .یک روز همه شان را جمع کرد و به دست هر کدامشان چوبی داد تا بشکنند خیلی راحت آن چوبها رو شکستند . ولی دفعه بعد چند تا چوب را جمع کرده وگفت حالا این چوبها رو بشکنید .هر چه تلاش کردند نتوانستند چوبها رو بشکنند.بعد به آنها گفت :حکایت شما مثل حکایت این چوبهاست .تا وقتی که باهم باشید هیچکس نمی تواند به شما ضربه بزند،امّا هنگامی که بین شما تفرقه افتاده واز هم جدا شوید آن موقع دیگه هر کس می تواند براحتی به شما ضربه بزند .
وحالا حکایت ما مسلمانان نیز دقیقا مانند فرزندان این پیر مرد می باشد .چرا که همه مسلمین با هم در قالب یک دین وآیین بوده وبا هم برادر می باشند .خداوند نیز چه خوب به این موضوع اشاره فرموده است..
«و اعتصَموا بِحَبل الله جَمیعاً ولاتَفرّقوا واذکُروا نِعمت الله عَلیکم إِذ کُنتم أَعداءً فَألَّفَ بَین قُلوبکم فَأَصبحتم بِنعمته إِخواناً و کُنتم عَلی شَفا حُفرة مِن النّار فَأَنقذکم مِنها کَذالک یُبیّن اللهُ لَکم ایاته لَعلّکم تَهتدون»؛ ( آل عمران 103 ) [همگی به ریسمان خدا چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود یادکنید؛ آن گاه که دشمنان یک دیگر بودید, پس میان دل های شما اُلفت انداخت تا به لطف او برادران هم شدید و بر کنار پرتگاه آتش بودید که شما را از آن رهانید. این گونه, خداوند, نشانه های خود را برای شما روشن میکند؛ باشد که شما هدایت یابید.]
مراد از برادری در این آیه, برادری ایمانی است. مسلمانان با یکدیگر برادرند؛ چون هر یک از آنان همان چیزی را قصد و طلب میکند که دیگری در پی آن است.
امیر مؤمنان (ع) در نامهای به مالک اشتر, او را به رفتار رحیمانه با زیر دستان سفارش کرده و برادری دینی و ایمانی و ی را با مسلمانان مطرح ساخته است «... فَإِنّهم صِنفان إِما أَخ لَک فیِ الدِّین...» (نهج البلاغه, نامه 53, بند9)؛[مردم و رعیّت دو صنفند یا برادر دینی تو هستند... .]
اعتصام به حبل الهی, راه را برای صعودی جمعی فراهم میآورد و پیامبر (ص) که به تنهایی میتواند تا «... قاب قوَسیَن أَو أدنی» پرواز کند, مأمور میشود که امّتی را در این پرواز مدد رساند تا دیگران نیز پر و بال بگشایند و مجموعهای متشکّل از امّت و امام,هماهنگ و منسجم را ه قرب حق را در پیش گیرند «وَاخَفضَ جَناحک لِمن اتَّبعک من المؤمنین ›› شعراء / 215
پس, سیر الی الله صعود است و صعود وسیله میطلبد «یا أَیّهُا الذَیِن آمنوا اتَّقوا الله وابتَغوا إِلیه الوَسیلة وَجاهِدوا فی سَبیله لَعلّکم تُفلحون» ( مائده35 ) و وسیله همان «حبل الله» یعنی «دین» است.
اعتصام جمعی و اتحاد و هماهنگی و انسجام بر محوریت حبل الاهی, موجب میشود همگان در برداشتن بار سنگین مسوؤلیت با نشاطی فزاینده مشارکت داشته باشند و بر اساس «فَإِنّ یدالله مَع الجماعة» (نهج البلاغه. خطبه 127)با قدرتی بیشتر, رسالت الهی خویش را به انجام برسانند
بنام خدا
سلام دوستان
مقصود از وحدت
مذاهب اسلامی یعنی مذاهبی که هر کدام به اسلام و اصول آن اعتقاد و باور دارند و همه آنها در تحت لوا و نام اسلام جمع شدهاند، در برابر مذاهب و گروهایی که مذاهب غیراسلامی را انتخاب نمودهاند و نام اسلام بر آنان صدق نمیکند مانند اهل کتاب، غلات، نواصب.
عمود و پایههای اسلام عبارت است از توحید، نبوت، عقیده به قیامت، نماز، زکات، حج، جهاد و بسیاری از احکام دیگر که همه مذاهب اسلامی بدان عقیده دارد هر چند در مسائل فراوان دیگر اختلاف وجود دارد امّا آن اختلافات فرعی و صغروی است. این گونه اختلافات را که بیشترشان از اجتهاد علما و فقهای هر مذهب سرچشمه میگیرد نمیتوان از بین برد چنان که از صدر اسلام در بین صحابه وجود داشته است و سپس در بستر تاریخ همچنان ادامه دارد.
مقصود از وحدت اگر آن باشد که همه مذاهب دست از باورهای خود بردارند و به یک مذهب دیگر بپیوندند، امکان عملی ندارد و اگر عملی شود پس از مدتی مذاهب دیگر پدید خواهد آمد چرا که با حذف مذاهب و یا ادغام آنها وحدت تحقق پیدا نمیکند. بکله مقصود از وحدت آن است که هر مذهب اسلامی به باورهای مسلم خود ملتزم و بدان عمل نماید ولی در برابر مذاهب دیگر از ظرفیت وسعهصدر برخوردار باشد و هیچگونه تعصّب اظهار نکند چرا که تعصبات موجب نزاع و درگیری میشود قرآن کریم میفرماید: ولا تَنازَعُوا فَتفْشَلُوا او تَذهبَ ریحکم و اصبروا انّ اللّه مع الصابرین{1}و همه با روح وحدت ایمانی پیرو فرمان خدا و رسولخدا باشد و هرگز راه اختلاف و تنازع که در اثر تفرقه ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود میشود بلکه یکدل پایدار و صبور باشید که خدا با صابرین است. مشترکات را گرفته و در مسائل اختلافی هر کس به عقیده خودش عمل نماید و همه در برابر دشمن مشترک که همواره درصدد اختلاف و نزاع و نابودی مسلمانان گام برمیدارد متحد شوند. روشن است که این وحدت امکان عملی دارد و سرمایه فراوانی جز تلاش در راستای بیداری مسلمانان و شناخت یکدیگر و طرح مباحث علمی در میان علمای مذاهب و برخی شرائط دیگر، ندارد.
اصول آیین مقدس اسلام عبارت است از توحید، نبوت و معاد؛ این اصول و نیز فرایضی چون نماز، روزه، زکات، حج، جهاد و.... پایهها و ارکان این آیین حیات بخش را تشکیل میدهند. بی شک تمامی مذاهب اسلامی به این ارکان اعتقاد دارند؛ اگر چه ممکن است در کیفیت آنها با هم اختلاف داشته باشند اما به هر حال در باور و اعتقاد به این اصول مشترک میباشند. بنابراین با تمسک به این باورها و تعریف وحدت با این مضمون که مذاهب اسلامی با التزام به باورهای مسلم خود، در برابر دیگر مذاهب سعه صدر پیشه کرده و با احترام عمل کنند و بر مشترکاتی که میتوان گفت از ارکان دین محسوب میشود تأکید نموده و از تفرقه و جدایی پرهیز کنند، بدون تردید تحقق وحدت نه تنها امری محال نیست بلکه میتوان گفت ضرورتی است دست یافتنی که باید به آن پرداخته شود و مقصود منادیان وحدت اسلامی همانا این معنی بوده است. قرآن کریم میفرماید: «... وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ریحُکُم وَاصْبِرُوا أِنَّ الله مَعَ الصَّابِرین»;{1} و همه با روح وحدت ایمانی پیرو فرمان خدا و رسول باشید و هرگز راه تفرقه را نپیمایید که در اثر آن ضعیف شده و قدرت و عظمت شما نابود میشود و یکدل و صبور باشید که خدا با صابران است. نکته دیگر این که در تعریف مذاهب باید توجه نمود که به آن گروه از مذاهب، مذاهب اسلامی اطلاق میشود که به اسلام واصول آن اعتقاد دارند ولی گروههای مانند غلات و نواصب در جمع مذاهب اسلامی قرار نمیگیرند. بنابراین همان گونه که پیشتر بیان شد وحدت بین مذاهب اسلامی امکانپذیر بوده و بلکه ضرورتی حیاتی است. ولی اگر مقصود از وحدت آن باشد که همه مذاهب دست از باورهای خود برداشته و به یک مذهب بپیوندند، این امر امکان عملی ندارد و اگر عملی شود پس از مدتی از آن مذهب واحد، مذاهب دیگری پدید خواهد آمد، چرا که بسیاری از اختلافات مذاهب، در مسایل فرعی است که زاییده اجتهاد علما و استنباط آنان از منابع و مبانی دینی میباشد و در صورت وحدت در مذهب به واسطه اختلاف نظر علما و فقها بدون شک دوباره اختلاف بروز خواهد کرد و این خود به ظهور مذاهب جدید خواهد انجامید.....
[1]. سوره انفال، آیه 46/