باارزوي موفقيت اي جوان شيعه
اجركم الله يا بقيت الله
وعده اقامون،كربلا...
بسم رب المهدي سلام عليكم خسته نباشي
با آرزوي موفقيت براي شما
اللهم عجل لوليك الفرج
يا حق...
سلامفونت شيعه ( دانلود کنيد و به ديگران معرفي کنيد )
http://ashura.persiangig.com/font.htm
سلام دوست عزيز و حزب الهي
خسته نباشيد
وبلاگتان زيبا و پرمحتواست درود بر شما و قلم توانمندتان
بروزم
شما را به بازديد از وبلاگمان و استفاده از نظرات سازنده تان دعوت مي کبنم
درود بر شما
درود بر حزب الله
التماس دعا
برادر کوچکتان حسين
سلام
نوشته جالبي بود وحدت خوبه وبه مورد خوبي اشاره فرموديد
در پناه حق
بسم الله الرّحمن الرّحيم
مطلب رو خوندم. وحدت خوبه. حرفاتون خوب بود و قبول دارم. اما در بيشتر مواقع تعصبي عمل ميكنم.
يا علي
سلام حاج آقا :
مثل هميشه از مباحث شما استفاده كردم. از بعد از هفته وحدت تا حالا تو خيلي از وبلاگا بحثاي مختلف شيعه و سني و وحدت هست.خدا كمك كنه نتيجه مثبت گرفته بشه.
موفق باشيد يا حق التماس دعا.
خوش به حالتان كه اينگونه مسئولانه تفكر علوي را ترويج مي كننيد.. دست مريزاد
بسم الله.سلام.ممنون كه به وبلاگ امام عصر سرزديد.مطلب خوب و قابل تاملي بود.پيشنهاد مي دهم وبلاگتان را به سايت چهارقل معرفي نمائيد
يامهدي عج
سلام مامان قهرمانم :
ميدوني ..حالا كه روز تولدته من و آبجي مي خواستيم قشنگ ترين هديه رو برات بخريم ولي نمي دونستيم چي بخريم.دختر خاله مي گفت برات يه دست كامل لوازم ارايش بخريم..ميگفت اگه مامانت ارايش كنه زخم هاي روي صورتش كمتر معلوم مي شه..مي گفت : زشته يه معلم با سرو صورت زخمي سر كلاس بره...ميگفت: شاگردهاش مي فهمند شوهرش...ميدونم تو هيچ وقت براي خودت از اين چيزها نمي خري...آخه همش رو مي دي پول دارو و بيمارستان بابا...بابا هم كه تو رو كتك ميزنه...فحش مي ده...حرف هايي مي زنه كه ما نمي فهميم...فقط مي بينيم و گريه مي كنيم.من و آبجي خوب مي فهميم كه وقتي بابا موجي مي شه تو دستاي مارو مي گيري و مي بري تو اتاق ديگه.. بعد مي ري تا بابا كتكت بزنه و موهاي قشنگتو بكشه... من و اون خوب مي دونيم چرا اين كارو مي كنه .اخه اگه تو نري جلوي بابا اون خودشو مي زنه ... دست خودش نيست...تو هم چون بابا رو خيلي دوست داري نمي خواهي بابا خودشو بزنه ... به قول خودت يه ذره از سهمت و فداكاري هاش رو ميدي...از تركش هاي توي بدنش...از موجي شدنش...از... ما مي فهميم كه وقتي بابا اروم مي شه سرش رو مي گيره و چقدر گريه مي كنه...وقتي مي فهمه چيكار كرده ناراحت مي شه...دستت رو مي بوسه...تو هم گريه مي كني ...من و ابجي صداي گريه تو و بابا رو مي شنويم.مامان جون:مامان خوب و قهرمانم: پس سهم ما چي مي شه؟ما هم مي خوايم مثل تو وبابا قهرمان باشيم...مي خوايم روز تولدت پول هامون رو بديم به تو تا براي بابا دوا بخري ...فقط تو رو خدا اين دفعه بذار بابا ما رو جاي تو كتك بزنه ...
مامان جون : تولدت مبارك.
