رهبر در راس جامعه قرار دارد و مرکز ثقل اندیشهها، طرحها و پیشنهادها.
در حقیقت، آخرین مرجع براى تجزیه و تحلیل، جمع بندى و اتخاذ تصمیم است. از این جهت خود به اراده نیرومندى نیازمند است تا پس از بررسى تمام جوانب، تصمیمى قاطع بگیرد. او باید از هر نوع تردید و دو دلى بپرهیزد و با اعتماد و اتکال به ذات مبارک خداوندى، نظر نهایى خود را اعلام کند و در پیگیرى و اجراى آن بکوشد. آیات و روایات معصومین( ع) حاکى از توجه فراوان به این اصل از اصول مهم رهبرى است. خداوند متعال در قرآن کریم، پس از امر به مشورت به پیامبر اکرم( ص) مىفرماید:
«و شاورهم فى الامر فاذا عزمت فتوکل على الله» (1)؛ در کارها با آنان مشورت کن، اما هنگامى که تصمیم گرفتى (قاطع باش) و بر خدا توکل کن.»
مقصود آیه:هر چند در همه امور باید با اهل فن و تخصص مشورت کرد و دیدگاههاى شایسته آنان را در نظر گرفت و محترم شمرد، اما تصمیم نهایى بر عهده رهبر است و اوست که باید پس از پى بردن به موضع حق و آگاهى از درستى راه، بدون هیچ شک و تردیدى قاطعانه تصمیم بگیرد و عمل کند.
پیامبر اکرم (ص) در جنگ احد پس از مشورت با یاران و تصمیم به جنگ با کفار در بیرون از مدینه، قاطعانه عمل مىکند. به طورى که پس از ابراز پشیمانى اصحاب در پاسخ مىفرماید: «هنگامى که پیامبرى زره مىپوشد، شایسته نیست آن را از تن به در کند تا زمانى که با دشمن به نبرد بپردازد.» (2)
حضرت على (ع)نیز در جنگ نهروان بعد از اتمام حجت بر خوارج با قاطعیت عمل مىکند به گونهاى که فقط عده معدودى از خوارج مىتوانند از صحنه جنگ بگریزند.
حضرت حسین بن على( ع) هم پس از تصمیم به قیام و تشخیص امر خدا و احساس وظیفه براى مبارزه با دستگاه غاصب یزید، قاطعانه وارد عمل مىشود، به طورى که درخواست افراد مخلص و بزرگوارى مانند ابوبکر عمر بن عبدالرحمن مخزومى، عبدالله بن عباس،ومحمد بن حنفیه نیزنمىتوانند او را از تصمیمش منصرف سازند و او با ارادهاى استوار، حرکت الهى خویش را براى رسیدن به اهداف والا و مقدسش آغاز مىکند.
قاطعیت حضرت حسین بن على ( ع)در خطبه معروفش در مکه مکرمه به هنگام خروج از آن مکان مقدس کاملا نمایان است. او در این هنگام مىفرماید:«مرگى که سرنوشت فرزندان آدم شده، همچون گردنبند بر گردن دختر جوان برازنده و زیباست. چنان به دیدار گذشتگانم مشتاقم که یعقوب در اشتیاق دیدار یوسف؛ براى من مصرع و مقتلى اختیار کردهاند که با عشق و افتخار با آن رو به رو مىشوم هم اکنون اعضاى پیکر خویش را به چشم مىنگرم که آن را گرگهاى بیابان در منطقهاى بین نواویس و کربلا پاره پاره مىکنند و رودههاى تهى و شکمهاى گرسنه خود را از آنها پُر مىسازند. گریز از روزى نیست که با قلم مشیت پروردگار به نگارش در آمده است. خشنودى خدا، خشنودى خاندان پیامبر است. در برابر آزمایش او پایدارى مىکنیم و در برابرآن پاداش مقاومت کنندگان را به دست مىآوریم.» (3)ادامه مطلب...
بنام خدا
1:عاشورا غنیمت نیست قیمت است
قیمت آب و آبرو در پریشانی پرنده و سنگباران سایه ها
2:عاشورا ابتدای عشق است در پایانه تشنگی با بادبانی برافراشته از خون
3:عاشورا بینوائی نیست جهانی نی است و نوا جهانی پر از پرنده و میله های سوخته
4:عاشورا برگ نیست جنگلی است بر پلکهای بهار
با سپیداری سرخ ایستاده بر نقش پاییزیان
5:عاشورا غریب نیست در سایه شعله ها
شمشیر افتاده ای است ایستاده در انتهای زمان با لبخندی آشنا
6:عاشورا میدان و مرگ نیست مرد است
و مرد، میدان است میدان سرنوشت بی سرگذشت در بی قراری زنجیر و دل
7:عاشورا تماشا نیست طاقت است و قیامت غیرت بر قامت زمین
8:عاشورا چشم نیست اشک است در رقص آبی آزادگان بی حضور باران سرخ تشنگان
9:عاشورا شور گل است شکفته روی شمشیرها و شانه ها
10:عاشورا نام نیست نشان است
عاشورا شناسنامه من است با نام تو که در خروش خون تو شمشیر می شود قربان نام تو
بنام خدا
شهادت مظلومانه سید الشهدا و یارانش در کربلا، تأثیر بیدارگر و حرکت آفرین داشت و خونى تازه در رگهاى جامعه اسلامى دواند، جو نامطلوب را شکست و امتداد آن حماسه، در طول تاریخ، جاودانه ماند. حتى در همان سفر اسارت اهل بیت (ع ) نیز، تأثیرات سیاسى این حادثه در اندیشههاى مردم آشکار شد. گروهى از اسرا را که به شام مى بردند، چون به«تکریت» رسیدند، مسیحیان آنجا در کلیساها جمع شدند و به نشان اندوه بر کشته شدن حسین (ع)،ناقوس نواختند و نگذاشتند آن سربازان وارد آنجا شوند. به شهر«لینا» نیزکه رسیدند،مردم آنجا همگى گرد آمدند و بر حسین (ع )و دودمانش سلام و درود فرستادند، امویان را لعن کردند و سربازان را از آنجا بیرون کردند. چون خبر یافتند که مردم«جهینه» هم جمع شدند تا با سربازان بجنگند وارد آن نشدند. به قلعه« کفر طاب » رفتند، به آنجا نیز راهشان ندادند. به«حمص» که وارد شدند، مردم تظاهرات کردند و شعار دادند:«اکفرا بعد ایمان و ضلالا بعد هدى؟» و با آنان درگیر شدند و تعدادى را کشتند. برخى از تأثیرات حماسه عاشورا از این قرار است:
1ـ قطع نفوذ دینى بنى امیه بر افکار مردم .
2ـ احساس گناه و شرمسارى در جامعه، بهخاطر یارى نکردن حق و کوتاهى در اداى تکلیف.
3ـ فروریختن ترس و رعبها از اقدام و قیام بر ضد ستم.
4ـ رسوایى یزیدیان و حزب حاکم اموى.
5ـ بیدارى روح مبارزه در مردم.
6ـ تقویت و رشد انگیزههاى مبارزاتى انقلابیون.
7ـ پدید آمدن مکتب جدید اخلاقى و انسانى(ارزشهاى نوین عاشورایى و حسینى).
8ـ پدید آمدن انقلابهاى متعدد با الهام از حماسه کربلا.
9ـالهام بخشى عاشورا به همه نهضتهاى رهایى بخش و حرکتهاى انقلابى تاریخ .
10ـ تبدیل شدن«کربلا» به دانشگاه عشق، ایمان، جهاد و شهادت براى نسلهاى انقلابى شیعه.
11ـ به وجود آمدن پایگاهی نیرومند، عمیق و گسترده تبلیغى و سازندگى در طول تاریخ، بر محور شخصیت و شهادت سید الشهدا (ع).
از نهضتهاى شیعى پس از عاشورا، مىتوان«انقلاب توابین»،«انقلاب مدینه»،«قیام مختار»،«قیام زید»،... وحرکتهاى دیگر را نام برد. تأثیر حماسه عاشورا را درانقلابهاى بزرگى که در طول تاریخ، بر ضد ستم انجام گرفته، چه در عراق و ایران و چه در کشورهاى دیگر، نباید از یاد برد.«فرهنگ شهادت» و انگیزه جهاد و جانبازى که در انقلاب اسلامى ایران و هشت سال دفاع مقدس در جبههها جلوهگر بود، گوشهاى از این تأثیر پذیرى است
بنام خدا
عباس یعنی تا شهادت یکه تازی عباس یعنی عشق، یعنی پاکبازی
عباس یعنی رنگ سرخ پرچم عشق یعنی مسیر سبز پر پیچ و خم عشق
جوشیدن بحر وفا ، معنای عباس لب تشنه رفتن تا خدا، معنای عباس
بی لب نهادن لب به جام باده عشق بی کام نوشیدن تمام باده عشق
این است مفهوم بلند نام عباس در ساحل بی ساحلی، آرام عباس ادامه مطلب...
بنام خدا
نهضت امام حسین(ع)از نادرترین رخدادهایى است که تفکر انسانهارا به خود معطوف داشته است و در تاریخ اسلام ارزش والایى دارد. شهادت حسین بن على(ع)حیات تازهاى به اسلام بخشیده، خونها رابه جوشش آورد و تنها را از رخوت خارج ساخت. امام حسین(ع)باحرکت قهرمانانه خود روح مردم مسلمان را زنده و احساس ذلت وزبونى و اسارت را که از اواخر حکومت عثمان بر روح جامعهاسلامى حکمفرما شده بود، تضعیف کرد.
آنچه امت اسلامى از زمان وقوع این حادثه عظیم تا امروز بر آنمتفق است، این است که انقلاب کربلا هیبت و ابهت اسلام را که بهعلتحاکمیت فرمانروایان ضعیف النفس و تحقیر ارزشها و مقدساتدینى رو به افول گذارده بود، احیا کرد. حرکت امام حسین(ع)،حرکتى است مستمر براى همه نسلها و همه عصرها است.
این انقلاب تنها انقلابى است که اگر کلیه صحنههایش چنان کهبوده، تصویر شود، هیچ کس نمىتواند از بروز احساسها و عواطففطرىاش جلوگیرى کند; زیرا این فاجعه به قول شافعى دنیا رالرزانده و نزدیک است قله کوهها را آب کند.ادامه مطلب...
بنام خدا
حادثه کربلا یک حماسه بود،با چهره نمایی شخصیت های گوناگون ،در یک آموزن سخت الهی.
حسین بن علی (ع) حرکتی را برای سامان بخشی امّت اسلام و راه بری ایشان به سوی «نیکی ها»آغاز کرد.این تلاش نه از سر «رقابت در قدرت»یا «میل به افزودن کالای دنیا»،بلکه به هدف «برافراشتن پرچم دین خدا»،«اصلاح در جامعه»وفراهم آوری «امنیّت برای ستمدیده »بود تا همگان به فرایض و سنّت ها عمل کنند. این حرکت ،آزمایشی برای همگان بود:عامّ خاصّ،کوچک و بزرگ،زن ومرد،عرب وعجم، نخبه سیاسی و شهروند عادّی در این عرصه ،مخاطب رهنمود سیّد شهیدان ودعوت او بودند .ادامه مطلب...
زیارت وارث یکى از زیارتهاى سیدالشهدا(ع)است که آن حضرت را به عنوان وارث آدم، نوح، ابراهیم، موسى، عیسى، محمد، على، فاطمه زهرا،وخدیجه کبرى خطاب مىکند. زیارت وارث از امام صادق علیه السلام روایت شده (1) و همراه آداب خاصى است و فضیلت بسیار دارد.
زیارت وارث به زائر مىآموزد که اسلام امامت ورسالت تاریخى ادیان توحیدى را بر دوش دارد و به همین دلیل، خاتم الادیان و پیامبرش خاتم الانبیاء است و در اینجاست که معناى امامت را مىیابد. زائر در این زیارت، رسالت همه پیامبران بزرگ تاریخ را بر دوش امام حسین علیه السلام مىیابد و چنین مىفهمد که گویى عاشورا نقطه اوج نبرد همه توحید تاریخى با همه شرک تاریخى است.
1: مفاتیح الجنان، ص 427 به نقل از مصباح المتهجد، شیخ طوسى