صدقه
درباره امام سجاد(ع)آمده است."کان اذا دخل شهر رمضان تصدق فى کل یوم بدرهم فیقول: لعلى اصیب لیلة القدر" ؛ در هر روز ماه مبارک یک درهم صدقه مىدادند، آن گاه مىفرمودند: شاید با این کار، شب قدر را دریابم و از آن بهره گیرم. "عبدالله بن مسعود" روایت مىکند که شبى رسول خدا از نماز عشا فارغ شد، مردى از میان صفوف برخاست و گفت: اى مهاجران و انصار، مردى غریبم و بر هیچ چیز قدرت ندارم. مرا طعامى دهید. رسول خدا گفت: اى فقیر، ذکر غریب مکن که دل مرا اندوهگین ساختى. بعد از آن فرمودند: غریبان چهار قسمتند:
1- مسجدى که در میان قومى باشد که در آنجا نروند و نماز نخوانند.
2- مصحف و قرآنى که در خانهاى باشد و مردم آن خانه از آن تلاوت نکنند.
3- عالمى که در میان جماعتى باشد و ایشان تفقد وى نکنند و از او مسایل دینى سوال نکنند.
4- اسیران اهل اسلام که در میان کفار باشند.
پس فرمود: کیست که موونه و غذاى این مرد را کفایت کند تا در فردوس اعلا خدا او را جاى دهد؟ حضرت على (ع)برخاست و دست سائل را گرفت و به حجره فاطمه زهرا (س) رفت و گفت: اى دختر رسول خدا، در کار این میهمان نظرى کن. حضرت زهرا فرمود: در خانه طعام اندکى موجود است و حسن و حسین گرسنهاند و شما روزه دارید و آن طعام یک نفر را بیشتر کفایت نمىکند. على علیه السلام فرمود: آن را حاضر کن.
فاطمه (س)طعام را پیش آورد. حضرت امیر آن طعام را پیش میهمان نهاد و با خود گفت که اگر من از این طعام بخورم میهمان را کافى نباشد و اگر نخورم سبب خجالت میهمان شود، پس دست دراز کرد به سوى چراغ و چنان نشان داد که چراغ را اصلاح مىکنم و آن را خاموش کرد و فاطمه علیهاالسلام را گفت در روشن کردن چراغ دیگر تعلل کن تا میهمان از خوردن غذا فارغ شود و خود حضرت دهان را مىجنباند تا مهمان تصور کند که على غذا مىخورد. و چون میهمان از غذا خوردن فارغ شد فاطمه(س) چراغ را آورد و طعام همچنان برجاى بود. امیرالمومنین فرمود: اى فقیر، چرا طعام خود را نخوردى؟ گفت: سیر شدم؛ پس على، فاطمه، حسن، و حسین(ع) و فضه و همسایگان از آن طعام خوردند و هنوز باقى بود.
- شب زندهدارى. حضرت رسول(ص)فرمودند: "من احیا لیلة القدر حول عنه العذاب الى السنة القابله" ؛ کسى که شب قدر را شب زندهدارى کند، تا شب قدر آینده، عذاب دوزخ از او دور گردد.
- غسل و شب زندهدارى. امام موسى بن جعفر (ع)فرمودند: "من اغتسل لیلة القدر و احیاها الى طلوع الفجر خرج من ذنوبه"؛ کسى که در شب قدر غسل کرده و تا سپیده صبح شب زندهدارى کند، گناهانش آمرزیده مىشود. روایاتى که ذکر شد به خوبى دلالت دارند که برخى مقدرات و پاداشها، مانند دور شدن عذاب دوزخ که در حدیث پیامبر اکرم ذکر شده بود، نتیجه کار خود بندگان است. موارد فوق مىتواند براى نشان دادن این که سرنوشت هر انسانى در شب قدر به دست خودش رقم مىخورد، کافى باشد، ولى براى تکمیل بحث، نکاتى چند که خارج از چارچوب شب قدر و نشاندهنده موثر بودن انسان در تعیین سرنوشت خویش است را مطرح مىکنیم. این بحث تکمیلى را در دو بخش انجام مىدهیم:
الف- عمل و پاداش آن در ماه مبارک رمضان.
ب- عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص.
الف- پاداشها در ماه مبارک رمضان
امام رضا (ع)فرمودند: در ماه مبارک کارهاى خوب پذیرفته و کارهاى زشت بخشیده شده است. خواندن یک آیه قرآن در این ماه، برابر با یک ختم قرآن در ماههاى دیگر است. کسى که برادر خود را با یک لبخند شاد کند، در روز واپسین خداوند دلش را شاد کرده و مژده بهشت به او دهد. کسى که مومنى را در این ماه یارى کند، خداوند در روزى که قدمها بر پل صراط مىلغزند او را دستگیرى کرده و از پل صراط عبورش خواهد داد. هر کس خشم خود را نگه دارد، خداوند در روز قیامت بر وى خشم نکند. هر کس درماندهاى را فریادرسى کند، خداوند در روز قیامت وى را از رسوایى بزرگ ایمن گرداند و رسوایش نکند. کسى که ستمدیدهاى را یارى کند، خداوند او را در مقابل دشمنانش یارى کرده و در روز قیامت نیز، در موقف حساب و میزان یاریش فرماید. و در روایت دیگر امام صادق (ع)از پیامبر اکرم (ص)روایت کرده که فرمودند: کسى که ماه مبارک رمضان را روزه دارد و از حرام و تهمت زدن به دیگران اجتناب ورزد، خدا از او خشنود شده و بهشت را بر او واجب و حتمى مىکند. دو روایت بالا ارتباط محکم پاداشها و اعمال بنده در ماه مبارک و نقش انسان در ترسیم سیماى درونى او را کاملا آشکار نموده است.
ب- عمل و پاداش آن، صرف نظر از زمان خاص.
پاداش عمل با صرف نظر از زمان خاص آیات و روایات فراوانى هست که بعضى دگرگونىها و پاداشهاى خاص را نتیجه کار بنده دانسته، یا عمل او را تنها عامل معرفى کردهاند.
نمونهاى از این آیات و روایات: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتى یغیروا ما بانفسهم"؛ در حقیقت خدا حال قومى را تغییر نمىدهد، تا آنان حال خود را تغییر دهند. "ظهر الفساد فى البر و البحر بما کسبت ایدى الناس لیذیقهم بعض الذى عملوا لعلهم یرجعون" ؛ به سبب اعمال مردم، فساد در خشکى و دریا آشکار شد تا به آنان جزاى بعضى از کارهایشان را بچشانند، باشد که باز گردند. دعا دگرگون کننده سرنوشت "ابن حبان" و "حاکم" از پیامبر اکرم (ص)روایت کردهاند که فرمود: فقط دعاست که تقدیر و سرنوشتها را دگرگون مىکند و تنها نیکى است که مایه افزایش عمر مىگردد. گاهى شخص گناهى را مرتکب مىشود و به واسطه آن از روزى و نعمتى محروم میماند.